۱۵ تشکل عضو دفتر تحکیم وحدت: برخی افراد در دولت قبل فقط به دلایل سیاسی استاد دانشگاه شدند
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، 15 تشکل انجمن اسلامی دفتر تحکیم وحدت با صدور بیانیه ای در برابر بلواهای رسانهای پیرامون اخبار قطع همکاری اساتید در دانشگاهها، تاکید کردند: پر واضح است که دلیل این فریادها و ادعای دلسوزی برای فضای علمی کشور، چیزی نیست جز اینکه این عده که در دههی گذشته، دانشگاه را ملک مطلق خود میدانستند و خود و همحزبیهایشان را با رانت علمی به جایگاهی رسانده بودند و حلقهای خاص در دانشگاه تشکیل داده بودند که جای نفس کشیدن هم برای علمدانان و استادان دلسوز ایران اسلامی نگذاشته بودند.
متن کامل بیانیه به شرح ذیل است:
این روزها با اعتراض جمعی که خود را دغدغهمند فضای علمی نشان میدهند روبهرو هستیم با این عنوان که دولت با اعمال زور، امنیتی و سیاسی کردن فضا، قصد گرفتن استقلال و عملکردی تصفیهگونه در دانشگاهها را دارد. و این جماعت به ظاهر معترض، تصورات از پایه اشتباه خود را نیز به انحا مختلف منتشر میکنند.
گویا این عده فراموش کردهاند که در ۸ سال گذشته دولت مطبوع خود، چه بر سر اساتید انقلابی و تحصیلکرده کشور آوردهاست. شاید لازم به یادآوری باشد که دقیقا در همان زمان، برخی از افراد تنها به دلیل قرابت با فضای دولت، لباس استادی را به تن کردند و در کرسی هیئتعلمی نشستند، در حالی که این لباس در تنشان زار میزد. حالا هم میبینیم که هم حزبیهایشان اعلام میکنند که با ورود افراد خاص به دانشگاهها باعث زوال درجه علمی دانشگاهها میشوند.
همین جا لازم است یادآور شویم افرادی که به آنان برچسب زدهاند و مدعی هستند که باعث زوال علمی دانشگاه میشوند، اکثریتشان در بهترین دانشگاههای ایران تحصیل کرده و به مدارج بالای علمی رسیدهاند و نزد استادان برجستهای از پایاننامهها و رساله خود دفاع کردهاند، و ارتقای علمی آنها با رانت همراه نبوده و حاصل تلاش مخلصانهی آنها برای پیشرفت ایران اسلامی بودهاست.
پس این ادعای دلسوزی آنها برای فضای علمی کشور، هم از پایه و اساس غلط است و هم خلاف سابقهی آنهاست! این ادعا تنها از سر رقابتهای حزبی است و نه دلسوزی برای دانشگاههای جمهوری اسلامی.
آن اساتیدی که بعد از اعلام قطع همکاریهایشان یا بعضا اتمام قراردهایشان با دانشگاهها، ادعای نخبه بودن ایشان مطرح شده و بلوای مجازی راه میاندازند که آنها نخبه بودهاند، با چه استدلالی غوغاسالاری پیشه کرده و خود را فراتر از قانون میدانند؟! چرا مراحل قانونی دانشگاه را طی نمیکنند؟! چرا با متشنج کردن فضا و تحریک دانشجویان فرار رو به جلو دارند؟! درحالی که اولا باید خود را تابع قانون بدانند، ثانیا اگر هم اعتراضی به اجرای قانون دارند، باز هم از طرق قانونی به پیگیری مطالبهی خود بپردازند، در نهایت هم اگر تحمل اجرای قانون ندارند و یا نمیتوانند این واقعیت را بپذیرند که ویژگیهای لازم برای داشتن کرسی استادی ندارند، بجای اینکه خود را نخبه بدانند و بلوا به پا کنند، با خود و سابقهی خود صادق باشند!
سوالی که به ذهن متبادر میشود این است که چرا تا پیش از قطع همکاری، این اساتید قهرمان ملی و اسطوره نبودند؟! چرا به محض پخش شدن خبر قطع همکاریشان، به این مقام والای علمی رسیدند؟! اساسا در سالهایی که کرسی استادی داشتند، مگر چه دستاوردی داشتند؟! چرا پس از انتشار خبر، در رسانههای معاند و بعضا اصلاحطلب، ترفیع درجه علمی گرفتند؟! از همین داعیه داران علمی باید پرسید که مگر میشود یک شبه مورد توجه اصلاح طلبان قرار گرفتند در حالیکه همین اصلاحطلبان در گذشته در قبال ترور و تحریم چهرههای علمی که خدمتگزار به نظام مقدس هستند، غالباً سکوت پیشه کردهاند؛ لذا مسائل علمی دغدغه این جریان نبوده و نیست.
در این بلوای ساختگی، جای تأسف دارد که برخی متولیان انجمنهای علمی دانشگاهها بجای شفافسازی این رویداد، با ارائه نکات بیپایه و اساس و بدون سند، از معنا، مفهوم و هدف اصلی خود دور شده و به جای پرداختن به مسائل علمی، آن جایگاه والا را تبدیل به پاتوق سیاسی کردهاند! مگر نه اینکه انجمنهای علمی موظف به انجام کار علمی هستند، پس چرا بعضا حدود تعیین شده را رعایت نمیکنند؟! یادآور میشویم که انجمنهای علمی نباید تبدیل به بستری برای کنشگری حزبی بشوند، که در صورت استمرار و ادامهی چنین رخدادی، بزرگترین ظلم و ضربه را خودشان به علم و فضای آکادمیک دانشگاه وارد کردهاند.
پر واضح است که دلیل این فریادها و ادعای دلسوزی برای فضای علمی کشور، چیزی نیست جز اینکه این عده که در دههی گذشته، دانشگاه را ملک مطلق خود میدانستند و خود و همحزبیهایشان را با رانت علمی به جایگاهی رسانده بودند و حلقهای خاص در دانشگاه تشکیل داده بودند که جای نفس کشیدن هم برای علمدانان و استادان دلسوز ایران اسلامی نگذاشته بودند، اکنون از دست دادن جایگاههای ساختگی برایشان سنگین است.
آنها به حاشا کردن میپردازند تا کمتر مایهی آبروریزیشان شود؛ اما هم برای آبروی خودشان بهتر و هم به نفع حزبشان است که دست از این بازیهای سیاسی بردارند و خود را پاسخگوی قانون بدانند. امید است دولت و سایر نهادهای مرتبط، نسبت به وضعیت علمی کشور، همین روش را ادامه بدهند و فضای علمی کشور را که مستقیما با پیشرفت کشور ارتباط دارد را قربانی حزببازی سیاسی نکنند.
پایان پیام/