عجیبترین سلاحهای مخفی جهان؛ وقتی نهنگها، گربهها و کبوترها جاسوس میشوند
وقتی جاسوسی کشته میشود، معمولاً هیچ خبری از آن در رسانهها درز پیدا نمیکند اما وقتی از نهنگ بهجای جاسوس استفاده و سپس پیدا و کشته شود، خبر آن سرتیتر رسانهها میشود. شاید عجیب باشد اما سال 2019 روسیه از یک نهنگ بهعنوان جاسوس استفاده کرد. البته قضیه به روسیه و نهنگها محدود نمیشود، کشورها و حیوانات دیگری نیز همین نقشه را عملی کردهاند. در این مطلب، نگاهی به عجیبترین ابزارهای جاسوسی جهان میاندازیم.
نهنگ جاسوس روسیه که پیدا شد، نام آن را «هوالدیمیر» (Hvaldimir) گذاشتند: ترکیبی از کلمه نروژی Hval به معنی نهنگ و نام کوچک رئیسجمهور روسیه. این نهنگ سال 2019 بهعنوان جاسوس کشف شد و یکی از حیواناتی است که سرویسهای اطلاعاتی این کشور از آن استفاده میکند. البته شوروی نیز قبل از فروپاشی حیوانات دریایی را بهعنوان جاسوس و قاتل آموزش میداد.
ایالات متحده نیز آزمایشهای مشابهی روی حیوانات انجام داده که قدمت برخی از آنها به دهه 1960 بازمیگردد. یکی از ایدههای غیرعادی CIA برای استفاده از حیوانات بهعنوان جاسوس عملیات آکوستیک کیتی (Acoustic Kitty) بود. ایده این بود که میکروفون و آنتن در گربه کار بگذارند و از آن برای شنود مکالمات استفاده کنند. البته این عملیات پس از آزمایش اولیه که در آن تاکسی این گربه را زیر گرفت، منحل شد.
استفاده از حیوانات و اشیا بهعنوان جاسوس
به نظر میرسد نهنگها و گربهها جاسوسهایی دستوپاچلفتی باشند و به دست نیروی مقابل بیفتند یا به شیوههای عجیبوغریبی کشته شوند اما کبوترها در این کار ماهرترند. آمریکا از این پرندگان بهجای جاسوس استفاده میکرد. این کبوترها به دوربینهای کوچکی مجهز میشدند و بهراحتی به مناطق حساس پرواز میکردند و بدون ایجاد سوءظن، از اهداف عکسبرداری میکردند. این روش طی جنگ سرد به برنامهای بسیار موفق سازمان سیا تبدیل شد. البته آمریکا این ایده را از بریتانیا الهام گرفت که در جنگ جهانی دوم از آن استفاده کرده بود.
با گذشت زمان و پیشرفت فناوری روشهای جدیدتری از راه رسیدند؛ برای مثال در پروژه Aquiline پهپادی پرندهمانند مجهز به ادوات جاسوسی ساخته شد که با جثه کوچکتر میتوانست بهتر از پرندگان واقعی به اهداف نزدیک شود.
سیا در دهه 1970 نیز «حشرهکوپتر» یا Insectothopter ساخت. البته این ایده هیچوقت عملیاتی نشد اما میتوان آن را جد پهپادهای امروزی دانست. کمی که جلوتر بیایم و به دهه 1990 برسیم، با گربهماهی رباتیک سیا، «چارلی»، مواجه میشویم. این گربهماهی رباتیک ظاهراً از هوالدیمیر نگونبخت موفقتر بوده است.
دولتها فقط از حیوانات بهجای جاسوس استفاده نمیکردند. شاید گربه یا ماهی مشکوکی نظر دیگران جلب کند اما چه کسی به سنگ شک میکند؟ سازمان اطلاعات MI6 چنین ایدهای داشت: میتوان نزدیک وزارتخانه موردنظر، در سنگی جعلی گیرندهای قرار بدهیم تا اطلاعات مختلف افرادی را که از کنار آن سنگ میگذرند، به دست بیاوریم. البته این در حد ایده نماند و اجرایی نیز شد اما این عملیات سال 2006 لو رفت.
یکی دیگر از جاسوسیهای عجیب مربوط به «اولگ گوردیفسکی» (Oleg Gordievsky)، جاسوس مشهور MI6، است. در این قصه واقعی، خبری از فناوریهای پیشرفته نیست؛ بیشتر ما را یاد سکانسهایی از فیلمهای کمدی کلاسیک میاندازد. چند دیپلمات انگلیسی و همسرانشان باید از 3 پست بازرسی شوروی و 2 پست بازرسی فنلاند عبور میکردند. آنها در ماشین تنها نبودند؛ گوردیفسکی در صندوق پنهان شده بود.
با نزدیک شدن اولین سگ نگهبان، یکی از افراد به سگی که بو میکشید، چیپس پنیر و پیاز تعارف کرد و سگ با استشمام بوی چیپس دیگر نتوانست بوی گوردیوسکی را در صندوق عقب ماشین تشخیص دهد. هنگامی هم که سگ دیگری شروع به بوکردن صندوق کرد، همسر یکی از دیپلماتها نوزاد 18 ماههاش را روی صندوق ماشین گذاشت و پوشک بچه را عوض کرد و آن را همراه با مدفوع تازه روی زمین انداخت؛ بهاینترتیب، چیپس و پوشک بدبوی بچه مانع پیدا شدن گوردیفسکی شد.