جسارتهای داودنژاد به روایت امیریوسفی
«جسورانهترین کاری که علیرضا داودنژاد انجام داده است، صرف نظر از ساخت فیلم «روغن مار» که با موبایل یک اتفاق ویژه است یک بحث دیگر هم این است که ما همیشه یک جور حرف میزنیم اما جور دیگری فیلم میسازیم. به همین دلیل صاحبان فیلمها شبیه فیلمهایشان نیستند. این مدل هم هست یعنی به جسارت کردن فکر میکنیم اما کسی جلو نمیرود.»
علیرضا داودنژاد و محسن امیریوسفی ۷ سال قبل رو به روی هم نشستند و به بهانه اکران «روغن مار» با هم صحبت کردند، ایسنا این روزها به مناسبت اکران آنلاین «روغن مار» بخشی از این گفتگو را بازنشر میکند.
این دو کارگردان "از یک مار ۱۲۰ ساله به نام سینما صحبت کرده بودند" که به اعتقاد این دو کارگردان "روغنش را در فیلم داودنژاد میبینیم!"
علیرضا داودنژاد: ما باید تلاش کنیم زندگی را به سینما برگردانیم. تصورم این است که سینما کلا به دو دلیل از زندگی دور شده؛ یکی به دلیل سفارشهایی که پشت آن است و دیگری به دلیل سایهای که ابزار، تجهیزات و تخصصهای متنوع و پیچیده روی اجرای سینمایی میاندازد.
پس جسارت در فیلمهای شما از همین نگاه میآید…
داودنژاد: جسارت یعنی شکستن کلیشهها که اگر به جهت بازگرداندن سینما به زندگی باشد، خوب است چون کلیشهها زندگی را از سینما دور میکنند. بنابراین برای برگرداندن زندگی به سینما باید کلیشهها را شکست و این جسارت میخواهد. این جسارت هم در انتخاب مضمون است و هم در انتخاب فرم، مثلا بخش زیبایی شناسی سینمایی، فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» در سایه مسایل سیاسی آن گم شد در حالیکه خود من وقتی اولینبار فیلم را دیدم، به تنها چیزی که فکر نمیکردم، جنبههای سیاسیاش بود. جنبهی جذاب فیلم برایم این بود که چگونه قصهای توسط یک پیرزن و چند تا قاب عکس تعریف میشود. اگر محسن (امیر یوسفی) از اول به من میگفت که میخواهد چنین فیلمی بسازد، فکر میکردم کار بسیار عجیب، غریب و مشکلی هست و ریسکش خیلی بالاست نه از نظر سیاسی که از نظر فرم و اجرای سینمایی چون این کار خیلی خطر دارد که با یک زن و چند قاب روی تاقچه یک دوره تاریخی را تعریف کنی، حالا چگونه میخواهی از او بازی بگیری، گفت وگو میان این زن که بازیگر هم نیست و این قابها چگونه شکل میگیرد.
آقای امیر یوسفی! اگر در مقطع سنی آقای داودنژاد بودید مثل ایشان چنین جسارتی میکردید و فیلمی مانند «روغن مار» میساختید؟
امیریوسفی: «در هر دورهای که به سینمای ایران نگاه کنیم، همیشه شخص یا گروهی بودهاند که جسارت را مانند صلیبی بردوش گرفتهاند و دیگران با بیتوجهی به آن نگاه کردهاند اما بعد میبینیم همان گروه که نسبت به آن بیتوجه بودهاند، بعدها به نوعی مدعیان همان روش میشوند! هرچند در نهایت این اتفاق به نفع سینماست. اینکه این جسارت در گونهای از سینما به وجود بیاید و تکانی به کلیت سینمای رایج بدهد؛ سینمایی که اگر آزادش بگذاریم، طبیعتا به سمت سینمای تجاری یا سینمایی که به هر شکل میخواهد مخاطب جذب کند، میرود ولی در همه جای دنیا میبینیم در کنار سینمای تجاری، سینمای مستقل هم وجود دارد و هرگز بین این دو نوع سینما جنگ و جدالی مثل آنچه در ایران وجود دارد، نیست. اما در هر کشوری که صاحب صنعت سینما است، حتی کشورهایی مانند ژاپن، هند، کره جنوبی و… میبینم تعارض و دعوایی که بین این دو سینما هست، هرگز به این شدت مثل ایران نیست و همیشه سینمای مستقل در کنار سینمای تجاری جایگاه کوچکی برای نمایش و اکران دارد. دراین شیوه جسارتها پخته میشود تا یک هنرمند بتواند سراغ شیوهای برود که هیچ کس قبلا آن را نیازموده است. اگر آن فرد آن جسارت و مضمون را داشته باشد، خیالش از بابت جلو بردن پروسه کاری راحت است. چون این شیوه علی رغم سخت بودن، قاعدهای دارد که آن را میپذیرد و در این شیوه اکران هم پیشبینی میشود ولی در سینمای ایران متاسفانه چنین چیزی نیست و سینمای مستقل همیشه به عهده تک آدمهایی است که در شرایطی جسارتی را انجام میدهند و گروهی هم با آنان همراه میشوند تا اثری در سینما ساخته میشود و متاسفانه این وضعیت هم خوب است و هم بد. خوب است چون شمع جسارت در سینمای ایران همچنان زنده میماند و بد است چون کل سینمای ایران از این آتش گرم نمیشود.
برگردیم به فیلم آقای داودنژاد، به نظرم جسورانهترین کاری که ایشان کرده، صرف نظر از ساخت خود این فیلم که با موبایل یک اتفاق ویژه است، خود ما در سینمای ایران اول با ترس و تردید به قضیه نگاه میکنیم. جراتش را نداریم اما بعد که یکی جلو میرود، میبینیم میشود چنین کرد. یک بحث دیگر هم این است که ما همیشه یک جور حرف میزنیم اما جور دیگری فیلم میسازیم. به همین دلیل صاحبان فیلمها شبیه فیلمهایشان نیستند. این مدل هم هست یعنی به جسارت کردن فکر میکنیم اما کسی جلو نمیرود. خوشبختانه سینمای مستقل هست چون در سینمای تجاری ایران کسی جرات ندارد با موبایل کار کند در صورتی که همه جای دنیا چنین میکنند چون قبلش در سینمای مستقل شان انجام شده ولی ما گویا بعد از سالها باید از ابتدا شروع کنیم.
کار مهمی که آقای داودنژاد در «روغن مار» انجام میدهد، غیر از انتخاب موضوع، از نظر فرم است که این کار را با موبایل انجام داده و با کمترین امکانات فیلم را ساخته. مساله دوم هم اکران فیلم است. خوشبختانه تجربه صنفی سالهای دور و آشنایی که با سینما دارند باعث شد از همان اول تصمیم خودشان را گرفتند و وارد یکسری جریان نشدند مثل اینکه منتظر جشنواره فجر بمانند یا پروانه اکران در سینماهای تجاری بگیرند و… خیلی واقع بینانه جلو رفتند که از این نظر میتوانند الگو باشند که وقت فیلمساز تلف نشود. به نظرم راهکاری جدید که در گروه هنر و تجربه به وجود آمد این است که عده ای بدانند با کمک این گروه میتوانند قدری قواعد دست و پاگیر سینمای تجاری را کنار بگذارند و جایی برای اکران فیلم دارند و دیگر لازم نیست اسیر باند بازیهای سینمای تجاری شوند.
"روغن مار" جزو اولین فیلمهایی است که از ابتدا به این دید هنر تجربهای ساخته شده. اینکه ما دنبال ۲۵ یا ۳۰ سینما نیستیم یا منتظر جشنواره نمی مانیم، خودش نوعی ساختار شکنی است و در عین حال همه چیز هم براساس قانون است و حرف و حدیثی در آن نیست. امیدوارم هنر و تجربه قدر این اتفاق را بداند.»
فیلم سینمایی «روغن مار» یکی از تجربی ترین فیلمهای علیرضا داودنژاد کارگردان شناخته شده سینمای ایران است. این فیلم توسط یک دوربین موبایل ضبط شده است و سال ۱۳۹۴ در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران عمومی شد و این روزها در پلتفرم فیلمنت اکران آنلاین شده است.
در این فیلم بازیگرانی چون مونا داودنژاد، محمد حبیبیان و آتوسا حبیبیان ایفای نقش میکنند.
245245