امروز در فضا: مدل اوپنهایمر-اسنایدر نحوه رشد سیاهچاله را توضیح میدهد
۱ سپتامبر ۱۹۳۹ رابرت اوپنهایمر و همکارش، «هارتلند اسنایدر» مقالهای منتشر کردند که در آن از معادلات نظری گرانش آلبرت اینشتین، نسبیت عام، استفاده کرده بودند تا نشان دهند سیاهچالهها چگونه متولد میشوند.
آلبرت انیشتین که نظریه نسبیت عام خود را در سال ۱۹۱۵ توسعه داده بود، امکان وجود سیاهچالهها را انکار میکرد. او در سال ۱۹۳۹ نیز مقالهای با این موضوع در سالنامه ریاضیات منتشر کرد.
اما ماهها پس از انتشار این مقاله، اوپنهایمر بههمراه همکارش مقالهای با موضوع انقباض گرانشی ادامهدار مطالعه کردند و نشان دادند که وقتی سوخت هستهای یک ستاره پرجرم تمام شود، تحت انقباض گرانشی مداومی قرار میگیرد. سپس با مرزی بهنام افق رویداد از بقیه جهان جدا میشود و حتی نور نیز نمیتواند وارد آن مرز شود.
نقلقول مستقیم از مقاله میگوید:
«بنابراین ستاره تمایل دارد خود را از هرگونه ارتباط با یک ناظر دور نگه دارد و فقط میدان گرانشی آن باقی میماند.»
این مقاله وجود و تولد آنچه را که امروز با عنوان سیاهچاله میشناسیم، پیشبینی میکرد. همانطور که این دو دانشمند روی این مقاله کار میکردند؛ شخص اینشتین درحال تکمیل تحقیقاتی درباره عدم وجود سیاهچالهها بود. حالا تاریخ نشان میدهد که حق با اوپنهایمر بوده است.
واکنشها به مدل اوپنهایمر-اسنایدر
فیزیکدانان در ابتدا نسبت به این مدل شک داشتند، جامعه در آن زمان این مدل را واقعاً عجیب میدید. «جان آرچیبالد ویلر»، فیزیکدان نظری که در دهه ۱۹۶۰ عبارت سیاهچاله را رایج کرد، در دهه ۱۹۵۰ از مخالفان این مدل بود.
کار اوپنهایمر و اسنایدر فوقالعاده بود و برای اولینبار نشان داد که دقیقاً چگونه یک سیاهچاله میتواند شکل بگیرد؛ حتی قبل از ابداع اصطلاح سیاهچاله!
راجر پنروز نیز در سال ۲۰۲۰ با نشاندادن اینکه تشکیل سیاهچاله پیامد عمومی نسبیت عام است، برنده نوبل فیزیک شد. او مدل اوپنهایمر-اسنایدر را به عنوان یکی از مدلهای الهامبخش خود برای تحقیق در نظر گرفت.
درحالیکه نه اوپنهایمر و نه اسنایدر هرگز جوایز نوبل خود را دریافت نکردند، بدیهی است که نظریههای پنروز بر شانههای ایده غولهای غبارآلود اوپنهایمر و اسنایدر استوار است.